ساز اوردن کاری را

پیشنهاد کاربران

ساز آوردن کاری را ؛ ساخته شدن برای آن. اقدام بدان کردن. آهنگ آن کارکردن :
سپه سازی و ساز جنگ آوری
که اکنون دگرگونه شدداوری.
فردوسی.
اگر بزم اگر ساز جنگ آورم
نه آنم که بر دوده ننگ آورم.
اسدی ( گرشاسبنامه ) .

بپرس