سارید

لغت نامه دهخدا

سارید. ( اِخ ) ( باقی بعد از غیر )، یکی ازمرز و بوم زبولون است ( صحیفه یوشع 19:10 و 12 ) که در ترجمه سریانی «اشدود» و در ترجمه هفتاد «سدّول »[ د د ] خوانده شده است. رجوع به قاموس مقدس شود.

سارید. ( اِخ ) یکی از جباران فلسطینیان ( 2 سموئل 21:18 )که سفّای نیز خوانده شده است. ( قاموس کتاب مقدس ).

پیشنهاد کاربران

در کتاب "مرشد و مارگاریتا" به این کلمه بدین صورت اشاره شده است:"حاکم شقی القلب یهودا به تکان سر از سوی هم دستش گدای "سارید"، اطمینان خاطر یافت و از خوشحالی در خواب گریست و به خنده افتاد. ص ۳۶۴"
مترجم عباس میلانی در پاورقی همان صفحه می نویسد: "Ein - sarid نه در قاموس کتاب مقدس و نه در هیچ یک از فرهنگ ها اشاره ای به این محل نیافتم، در کتاب یاده شده از سارید صحبت شده که احتمالا شهر مورد نظر نویسنده است. "
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس