ساروک

لغت نامه دهخدا

ساروک. ( اِ ) بمعنی سارو باشد که مرغ سخنگوی است. ( برهان ). مرغی است سیاهرنگ در هندوستان بسیار، گویند طوطی وار سخن آموزد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به سار، سارج ، سارچه ، سارک ، سارنگ ، سارو، ساری ، شار، شارک و شارو شود.

فرهنگ عمید

= ساری۱

پیشنهاد کاربران

بپرس