ساردین سازی
لغت نامه دهخدا
1 - گستردن تورها. 2 - کشیدن تورها. 3 - کشتی بادبان کشیده ماهیگیران. 4 - دسته ای از زورقهای ماهیگیری ( تورها خارج از آب است ). 5 - ماهیگیران در کشاکش با امواج. 6 - سربریدن ماهیها. 7 - خشک کردن ماهیها. 8 - سرخ کردن و پختن ماهیها. 9 - سیخ مخصوص کباب کردن ماهیها. 10 - پرکردن قوطیها. 11 - لحیم کاری. 12 - جوشاندن در اتو کلاو. 13 - باربندی ماهیها.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید