زبان سارتها، سرتها از اقوام تاجیک. از قوم تاجیک در سده های گذشته به نام «سارت »، از ریشة سَرْتْ * هَوَهَه سانسکریت به معنای «بازرگان »، یاد شده است . مغولها پس از حمله به آسیای مرکزی در اوایل قرن هفتم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
، ترکهای صحرانشین را ترک و فارسی زبانانِ شهرنشین و روستانشین را سارت می گفته اند ( د. تاجیکی ، ج 6، ص 609 ) . ابوالغازی در قرن یازدهم ، تاجیکهای خوارزم را سارت و تاجیکهای بخارا را تاجیک نامیده ( به نقل بارتولد، 1373ش ، ص 64 ) که احتمالاً منظور او از سارت ، تاجیکهای آمیزش یافته و از تاجیک ، تاجیکهای خالص بوده است . اصطلاح سارت در زمان تیموریان ( ح 771ـ916 ) کاربرد بیشتری داشته و مترادف تاجیک به کار می رفته است ( رجوع کنید به میراحمدی ، ص 244 ) . امیرعلیشیر نوائی ( 844ـ906 ) به فارسی زبانان ، ظهیرالدین بابر ( متوفی 937؛ گ 3 ) به اهالی فرغانه و بلانکن ناگل و وامبری به قدیمترین ساکنان بومی خوارزم ، سارت گفته اند ( رجوع کنید به مس اف ، 1996، ص 126 ) . پژوهشگران روسی مانند کان ، نالیفکین ، گرت نر ، گربنکین و بنیاکوفسکی ، قدیمترین سکنة فرغانه را تاجیکها ذکر کرده اند ( رجوع کنید به باباخانف ، ص 60ـ 61 ) . در پایان سدة سیزدهم به آمیزه ای از ترک و تاجیک سارت می گفته اند که جمعیتی بیش از یک میلیون تن داشته اند. در پایان سدة سیزدهم و ابتدای سدة چهاردهم نیز در قسمتهایی از آسیای مرکزی گاهی به قزاقها و قرقیزها، سارت گفته می شده است ( رجوع کنید به بارتولد، 1373 ش ، ص 65؛ د. تاجیکی ، همانجا ) . بارتولد ( رجوع کنید به 1373 ش ، ص 57 ) به تاجیکهای نواحی کوهستانی ، «غَرچه » یا «غرچه گان » ( غر: کوه ) گفته است .