سارب

لغت نامه دهخدا

سارب. [ رِ ] ( ع ص ) رونده روبراه است در زمین.( شرح قاموس ). بر یک جهت رونده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || آنکه بروز رود. ( مهذب الاسماء ). سارِب ٌ بالنهار. ( قرآن 10/13 ). || ظاهر و نمایان در مذهب و مسلک خود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

رونده روبراه است در زمین

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَارِبٌ: رونده در راه که رفتن خود را علنی کند و پنهان ندارد (از کلمه سَرَب یا سُرب به معنی معنای در سرازیری رفتن ، روان شدن اشک ، و نیز رفتن در هر راه میباشد )
ریشه کلمه:
سرب (۲ بار)

«سارِب» از مادّه «سَرَب» (بر وزن ضرر) در اصل به معنای آب جاری است و سپس به انسانی که دنبال کاری در حرکت است گفته می شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس