سادی

لغت نامه دهخدا

سادی. ( ع ص ، اِ ) ششم. گویند جاء فلان سادساً و سادیاً و ساتاً، فمن قال سادساً بناه علی السدس ، و من قال ساتاً بناء علی لفظ ست ، و من قال سادیاً بالیاء ابدل السین یاء. ( منتهی الارب در ماده «س ت ت » ) ( آنندراج ).

سادی. ( ع ص ) شتر مهمل و بخود گذاشته شده ، مر واحد و جمع راست. ( منتهی الارب در ماده «س دی » ).

فرهنگ فارسی

شتر مهمل و بخود گذاشته شده مر واحد و جمع راست

دانشنامه عمومی

سادی ( به مجاری: Szágy ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در ناحیه هدی هات واقع شده است. [ ۱]
عکس سادیعکس سادیعکس سادیعکس سادی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

من اصلا نفهمیدم
چرت و پرت میگه بابا

بمعنی دختر مهربان

بپرس