لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - گروهی از سربازان که در مکانی اقامت کنند و بحفظ آن مامورند پادگان . ۲ - وجوهی که ده نشینان گرگان برای ایمن ماندن از تجاوزات ایل یموت بانان دهند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
پادگان، ساخلو
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بهمن جان ترکی و مغولی یک زبون نیستن که میگی لغت ترکی مغولی این لغت ترکی هستش ترکی
هو
پادگان یا قرارگاه نظامی.
لغت ترکی مغولی از مصدر ساخلاماق یعنی نگه داشتن.
پادگان یا قرارگاه نظامی.
لغت ترکی مغولی از مصدر ساخلاماق یعنی نگه داشتن.