ساختگی
/sAxtegi/
مترادف ساختگی: تصنعی، جعلی، غیرواقعی، دروغین، کاذب، مجعول، مصنوعی
متضاد ساختگی: طبیعی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (حاصل مصدر ) [قدیمی] آمادگی و آراستگی.
جدول کلمات
مترادف ها
ساختگی، ریاکاری
ساختگی، تقلید، فریب دهنده، جعل
تحریف، ساختگی، تزویر
ساختگی، بدلی، تقلید، چیز تقلیدی
سند، ساختگی، جعل اسناد، سند جعلی، امضاء سازی
ساختگی
ساختگی، کلاه گیس، متن اضافی، زیور اضافی
ساختگی
غلط، نا درست، ساختگی، غیر موثق
غلط، نا درست، ساختگی، غیر موثق
مصنوعی، ساختگی، تقلبی، بزک کرده
ساختگی، افسانهای
مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی
مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی
جعلی، ساختگی، دارای اعتبار مشکوک
ساختگی، افسانهای
ساختگی
خیالی، جعلی، ساختگی، موهوم
قلابی، جعلی، ساختگی
مصنوعی، ساختگی، عملی، ساخته، بدلی، عاریه
غلط، مصنوعی، قلابی، نا درست، ساختگی، بدل، دروغگو، کاذبانه
مصنوعی، ساختگی، تصنعی
ساختگی، دروغ، کاذب
ساختگی، دروغ، کاذب
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی ساختگی از ریشه ی واژه ی ساختن فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




واژه ی ساختگی از ریشه ی واژه ی ساختن فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




ساختگی وغیر اصل =قلابی، واهی، جعلی، دروغین،
واهی
پرنمایش . [ پ ُ ن ُ / ن ِ / ن َ ی ِ ] ( ص مرکب ) با ظاهری فریبنده : همه آزمایش همه پرنمایش همه پردرایش چو گرگ طرازی ( ؟ ) . ( از تاریخ بیهقی ) .
جعلی