ساخت و پاخت

/sAxtopAxt/

مترادف ساخت و پاخت: بندوبست، تبانی، توطئه، دسیسه، زدوبند، سازش، قرارومدار پنهانی

معنی انگلیسی:
cabal, give-and-take, plot

لغت نامه دهخدا

ساخت و پاخت. [ ت ُ ] ( اِ مص مرکب ، از اتباع ) از اتباع. پل و پخت. قراری نامشروع گونه به خفا. قرارهای محرمانه دو تن با یکدیگر. قرارداد نهانی. با کردن صرف میشود: با هم ساخت و پاخت کردن.

فرهنگ فارسی

قرار محرمانه دو یا چند تن با یکریگر .
از اتباع پل و پخت

فرهنگ معین

(تُ ) ۱ - (اِمر. ) قرار پنهانی ، زد و بند پنهانی . ۲ - (عا. ) گاوبندی .

گویش مازنی

/saaKhto paaKht/ تهمت زدن و پیرایه بستن - گاوبندی – توافق نهانی که از نظر عرف و قوانین مذموم باشد

واژه نامه بختیاریکا

ساز و باز

مترادف ها

collusion (اسم)
سازش، تبانی، ساخت وپاخت، هم نیرنگ، بست و بند

فارسی به عربی

فساد، تواطو

پیشنهاد کاربران

1 - واژه پهلوی پساختن وجود دارد ولی نمی تواند ربطی به "ساخت و پاخت" داشته باشد.
2 - اصطلاح "ساخت و پاخت" به معنی همدستی ( تبانی، collusion ) به کار برده می شود.
بند و بست
machination
پاخت از واژه پهلوی ( pasāxtan ) پَساختن آمده به معنی موافق ساختن

بپرس