ساحل نشین

/sAhelneSin/

مترادف ساحل نشین: ساحلی، ساکن کناردریا، بندری، بندرنشین، کناره نشین

معنی انگلیسی:
riparian

لغت نامه دهخدا

ساحل نشین. [ ح ِ ن ِ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) کناره نشین. آنکه در کناردریا، یا رودی بزرگ خانه دارد. رجوع به ساحل شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه در کنار دریا یا رود سکونت دارد کناره نشین .

فرهنگ معین

( ~. نِ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) آن که کنار آب زندگی می کند (اعم از دریا، دریاچه ، رودخانه ).

مترادف ها

lowlander (اسم)
ساحل نشین، ساکن نواحی پست

پیشنهاد کاربران

بپرس