ساحق

لغت نامه دهخدا

ساحق. [ ح ِ ] ( ع ص ) سحق کننده و کوبنده. ( شرح قاموس ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ساینده. ریزکننده. نرم کننده. آس کننده. فرساینده. کهنه کننده. ریزریزکننده.

فرهنگ فارسی

سحق کننده

پیشنهاد کاربران

بپرس