ساتقین

لغت نامه دهخدا

ساتقین. ( اِخ ) یا ساتقن ،سرآمد بهادران اوزبک و از سرکردگان سپاه توقتمش خان در طغیان بر امیرتیمور گورگان بود. ظاهراً دو برادر این نام را داشتند که یکی به ساتقین بزرگ و یکی به ساتقین کوچک معروف بودند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 441 و منتخب التواریخ معین الدین نطنزی ص 424 شود.

پیشنهاد کاربران

یعنی خود فروش، وطن فروش، کسی که به کشورش به ملتش به خانوادش به دوستش و . . . خیانت میکنه در عوض گرفتن پولی یا منفعت خودش. . .
لغتی ترکی و به معنی وطن فروش ، بی غیرت