سابون

لغت نامه دهخدا

سابون. ( اِ ) رجوع به صابون شود.

سابون. ( اِخ ) ناحیه ای است به قرب بحرین. ( نزهة القلوب ص 137 ).

فرهنگ فارسی

ناحیه ای است بقرب بحرین

دانشنامه عمومی

سابون (رود). سابون ( به لاتین: Sabun ) یک رود در روسیه است که در ناحیه خودگردان خانتی - مانسی واقع شده است. [ ۱]
عکس سابون (رود)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه ی سابون از ریشه ی واژه ی سابیدن فارسی هست خود واژه ی سابیدن از ریشه ی واژه ی ساییدن فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

سابونسابونسابونسابون
این واژه در لغت نامه دهخدا از ریشه ی سابیدن گفت شده و و گفت شده پارسی است.
سابون برگرفته شده از ریشه سآی است. سآییدن, شستن ( صابون نگارش تازی است و نادرست است ) .
نام یک ابزار ( وسیله ) شستن است, برای سآییدن پاک کردن, تمیز کردن
واژه el aseo در اسپانیایی و در انگلیس soap برگرفته شده از واژه پارسی سابون

بپرس