سائم

لغت نامه دهخدا

سائم. [ ءِ ] ( ع ص ) چرنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، سَوائِم. || حیوانی که از علف بیابان می چرد در بیشتر سال. ( تعریفات جرجانی ). در اصطلاح فقها این لفظ اطلاق شود بر چارپایان که بچرا روند بر حسب عادت. مانند: شتر، گاو، گوسپند و اسب. عرب گوید: سامت الماشیة؛ ای رعت فهی سائمة.پس درباره خر و استر این لفظ را نتوان اطلاق کرد. زیرا چرنده نیستند بر حسب عادت و در شرع چریدن را در بیشتر از مدت سال معتبر دانسته اند و لذا فسرت بالمکتفیة بالرعی فی اکثر الحول. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

۱ - چرنده جمع سوائم ( سوایم ) . توضیح چارپایانی که بچرا روند بر حسب عادت مانند : شتر اسب گوسفند .

پیشنهاد کاربران

بپرس