دیکشنری
مترجم
بپرس
سائرین
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سائرین. [ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ سائر، در حالت نصبی و جری. رجوع به سائر شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع سایر اشخاص دیگر دیگران : خانمها با کالسکه روان گشتند و سایرین هم داخل خانه شدند .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها