زیویدن: زیستن ، زندگی کردن
نوروز پیروز بر همگی شاد باد.
دیرْ زیویمْ. دُرُسْتْ زیویمْ. شادْ زیویمْ. تا زیویمْ به کامه زیویمْ. گیتی مانْ بادْ به کامه ی تَنْ. مینومانْ بادْ به کامه ی رَوانْ. هَمازورْ بیمْ. هَمازورِ هَما اَشو بیمْ.
... [مشاهده متن کامل]
دیرزیویم - به درازی زندگی کنیم.
درست زیویم - به درستی ( درستکاری ) و راستی ( راستگویی ) زندگی کنیم.
شاد زیویم - شاد زندگی کنیم.
تازیویم، به کامه زیویم - تا زنده ایم به میل و خواسته خود زندگی کنیم.
گیتی ( این جهان، دنیا، جهان مادی ) مان به کامۀ ( برابر میل و خواسته ) تن باشد و مینوی ( آن جهان، جهان غیر مادی ) مان به کامۀ روان
هَمازُوربیم. =همبسته، همدست و یکی باشیم
هَمازورِ هَما اَشو بیمْ - همبسته و همسنگر همه نیکان و اَشَوَنان ( پیروان راستی و درستی ) باشیم
بوعلی سینا گوید: [ خداوند ] مردم را از گرد آمدن سه چیز آفرید، یکی تن که او را به تازی بدن و جسد خوانند و دیگری جان که او را روح خوانند و سیوم روان که او را نَفْس خوانند. ( رساله نبض ابوعلی سینا ) و به گفتاری دیگر، از نیاکان مان شامل 4 - ( 5 ) چیز است:
1 - تن ( بدن، جسد، کالبد ) ، 2 - جان ( روح ) ، 3 - فروهر و 4 - روان ( 5 - وجدان ) است.
نوروز پیروز بر همگی شاد باد.
دیرْ زیویمْ. دُرُسْتْ زیویمْ. شادْ زیویمْ. تا زیویمْ به کامه زیویمْ. گیتی مانْ بادْ به کامه ی تَنْ. مینومانْ بادْ به کامه ی رَوانْ. هَمازورْ بیمْ. هَمازورِ هَما اَشو بیمْ.
... [مشاهده متن کامل]
دیرزیویم - به درازی زندگی کنیم.
درست زیویم - به درستی ( درستکاری ) و راستی ( راستگویی ) زندگی کنیم.
شاد زیویم - شاد زندگی کنیم.
تازیویم، به کامه زیویم - تا زنده ایم به میل و خواسته خود زندگی کنیم.
گیتی ( این جهان، دنیا، جهان مادی ) مان به کامۀ ( برابر میل و خواسته ) تن باشد و مینوی ( آن جهان، جهان غیر مادی ) مان به کامۀ روان
هَمازُوربیم. =همبسته، همدست و یکی باشیم
هَمازورِ هَما اَشو بیمْ - همبسته و همسنگر همه نیکان و اَشَوَنان ( پیروان راستی و درستی ) باشیم
بوعلی سینا گوید: [ خداوند ] مردم را از گرد آمدن سه چیز آفرید، یکی تن که او را به تازی بدن و جسد خوانند و دیگری جان که او را روح خوانند و سیوم روان که او را نَفْس خوانند. ( رساله نبض ابوعلی سینا ) و به گفتاری دیگر، از نیاکان مان شامل 4 - ( 5 ) چیز است:
1 - تن ( بدن، جسد، کالبد ) ، 2 - جان ( روح ) ، 3 - فروهر و 4 - روان ( 5 - وجدان ) است.
زیوستن.
زیستن، زندگی کردن