زینهارداری

لغت نامه دهخدا

زینهارداری. ( حامص مرکب ) پای بندی به عهد و پیمان. وفاداری. ( فرهنگ فارسی معین ). نگهداری عهد و پیمان. پای بند بودن به عهد و پیمان و قرار. || امانت.مقابل زینهارخواری. ( فرهنگ فارسی معین ). امانت داری.و رجوع به زنهار و زینهار و ترکیبهای این دو شود.

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) ۱ - وفاداری . ۲ - امانت .

پیشنهاد کاربران

بپرس