زینهار شکستن

لغت نامه دهخدا

زینهار شکستن. [ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) زینهار خوردن. ( فرهنگ فارسی معین ). عهد و پیمان شکستن. خلاف عهد و پیمان رفتار کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نقض عهد کردن عهد شکستن پیمان شکستن . ۲ - خیانت کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس