زینه

/zine/

معنی انگلیسی:
degree, estate, gradation, grade, level, point, scale, notch

لغت نامه دهخدا

زینه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) نردبان. ( غیاث ) ( آنندراج ). پله و پایه و پلکان و نردبان. ( ناظم الاطباء ). مشهدی ، پله. پلکان. ( فرهنگ فارسی معین ). پله. پایه. درجه. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). فرهنگستان ایران این کلمه را معادل درجه گرفته است. رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران ص 65 شود.
- رازینه ؛ راه پلکان. ( ناظم الاطباء ).
- زینه پایه ؛ نردبان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به هدینه شود.
|| در غزلهای سلیمان 2:14 محل سراشیب چنانکه در حزقیال 38:2 مذکور است محتمل است که محل سراشیب طبیعی باشد که از آن بالا روند. در دوم پادشاهان 9:13 گوید که سروران اسرائیل رخت خود را گرفته به زیر ییهو بر روی زینه نهادند و ییهو را به پادشاهی خطاب نمودند و شاید که زینه محلی بود که پله ها به توسط بام مسطحی به صحن خانه منتهی می شد و این محل واضح بود از برای تدهین و مسح نبوتی ییهو ( دوم پادشاهان 6:1 - 12 ). ( قاموس کتاب مقدس ).

زینه. [ ن َ ] ( ع اِ ) زینة. آرایش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
تا به قیامت براین نهاد و نسق باد
روز برافزون به فر و رونق و زینه
فرخ و فرخنده و مبارک چونانک
آمدن مصطفی بر اهل مدینه.
سوزنی.
رجوع به زینت و زینة شود.

فرهنگ فارسی

پله، پلکان، درجه
( اسم ) پله ( پلکان )
آرایش و آنچه بدان آرایند

فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) پله ، پلکان .

فرهنگ عمید

پله، پلکان، درجه.

گویش مازنی

/zine/ مرتعی در روستای لاشک نوشهر و کوهستان عباس آباد & از مراتع لنگای عباس آباد

واژه نامه بختیاریکا

زن

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] زینة به معنای آرایش ، زیب ، زبرج ، زیور ،آرایش و آنچه بدان آرایند . زینت گویند . زینت سه گونه است: زینت باطنی مثل علم و اعتقادات خوب، زینت بدنی مثل نیرومندی و غیره، زینت خارجی مثل زیور و مال و غیرهاست .
زینت از منظر قرآن دو قسم است :
درونی و معنوی و دیگر برونی و مادی . درباره هر دو قسم آن آیات و روایات آمده است و لکنّ الله حبّب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم؛ و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینة ؛ والمال و البنون زینة الحیوة الدنیا ؛ و یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد ؛ و قل من حرّم زینة الله التی اخرج لعباده ؛ ای پیغمبر ! به مردم بگو چه کسی زینتهای خدا را که برای بندگان خود آفریده حرام نموده و از مصرف روزی حلال و پاکیزه منع کرده . بگو این نعمتها در این جهان برای مؤمنان باشد و خالص اینها در آخرت خاص آنها می باشد .
قال موعدکم یوم الزینة و أن یحشر الناس ضحی ؛ . که مراد از یوم الزینة در اینجا ـ حسب تفاسیر ـ روز عید مخصوص مصریان است یا روز شکستن رود نیل . انا جعلنا ما علی الارض زینة لها لنبلوهم ایهم احسن عملا ؛ . « من کان یرید الحیوة الدنیا و زینتها نوفّ الیهم اعمالهم فیها » .
پیغمبر اکرم (ص) فرمود : زینت علم ، احسان به دیگران است .
امیرالمؤمنین (ع) فمرود : زینت مرد عقل او می باشد .
از امام صادق (ع) روایت شده که امیرالمؤمنین (ع) فرزندان و زنان خود را به طلا و نقره زیور می کرد .
امیرالمؤمنین (ع) فرمود : خود را برای ( ملاقات ) برادر مسلمانتان زینت کنید چنانکه برای ملاقات کسانی که می خواهید شما را به بهترین وضع ببینند زینت می کنید .

[ویکی الکتاب] معنی زِینَةِ: زینت - آراستن (آن حالت و وضعی که موجودی ، به خود میگیرد و باعث میشود که موجودی دیگر جذب به آن شود)
ریشه کلمه:
زین (۴۶ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

زینت سه گونه است: زینت باطنی مثل علم و اعتقادات خوب، زینت بدنی مثل نیرومندی و غیره، زینت خارجی مثل زیور و مال و غیره (استفاده از مفردات). ، ، زینت در این آیات در زبور و مال و وسائل زندگی به کار رفته است و آن از «زیور» فارسی اعم است . ، . زینت در این دو آیه و نظیر آنها زینت باطنی است. زینت در قرآن به خدا نسبت داده شده چنانکه گذشت و مثل ، . و نیز به شیطان نسبت داده شده . شیطان در اثر قدرت و مهلتی که از جانب خدا به او داده شده می‏تواند عمل بد را در نظر انسان خوب جلوه دهد. ازینّت از باب تفعّل به معنی رینت گرفتن و آراسته شدن است و آن فقط یکبار در قرآن آمده است . زمین زیور خود را اخذ کرد و آراسته شد. * . غرض از آیه لباس تازه پوشیدن است در نمازهای جمعه و اعیاد چنانکه از امام باقر علیه السلام مقلشده و گفته‏اند در هر نماز، عیّاشی از حضرت مجتبی علیه السلام نقل کرده که چون به نماز بر می‏خواست بهترین لباسهای خویش را می‏پوشید از آن حضرت علت این کار پرسیدند فرمود: خدا زیباست زیبائی را دوست دارد ان اللّه جمیل یحب الجمال برای خدایم آراسته می‏شود و او می‏فرماید «خُذُوا زینَتِکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»لذا دوست می‏دارم که بهترین لباسهایم را بپوشم از امام صادق علیه السلام اخذ زینت، شانه زدن نقل شده (مجمع). * . روایات اهل بیت علیه السلام درباره رینت چنین است. 1- فضیل بن یسار گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم آیا دو بازوی زن از زینت است که خدا فرموده «وَلا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلّا لِبُعُولَتِهِنَّ»؟ فرمود: نعم و مادون الخمار من الزینة و مادون السوارین» یعنی آنچه روسری آن را می‏پوشاند (از سر و گردن) و بالاتر از دو دستبند از زینت است. در این روایت گردن، موی سر، بازوها و غیره مصداق زینت اند. 2- زراره از امام صادق علیه السلام از: «اِلّا ما ظَهَرَ مِنْها» پرسید فرمودند: «الزینة الظاهرة الکحل و الخاتم» یعنی: زینت ظاهر سرمه چشم و انگشتر است. 3- ابو بصیر از آن حضرت از «وَلا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلّا ما ظَهَرَ مِنْها» پرسید فرمود: «الخاتم و المسکة و هی القلب» یعنی انگشتر و دستبند. کافی ج 6 ص 521. علی هذا مراد از زینت در آیه اعمّ از زیور و زینت طبیعی است در روایات دیگر راوی به امام گفت کدام قسمت از بدن جایز است مرد نا محرم ببیند فرمود: الوجه و الکفّان والقدمان» چهره و دو دست و دو پا.

جدول کلمات

پله, پلکان

مترادف ها

degree (اسم)
درجه، پایه، طبقه، سیکل، مرتبه، رتبه، مرحله، منزلت، زینه، پله، سویه، دیپلم یا درجه تحصیل

فارسی به عربی

درجة

پیشنهاد کاربران

رده، مرحله
پلکان
خاک شد فطرت ز پستی لیک مژگان برنداشت
ورنه از ما تا به بام آسمان یک زینه بود
زینه/ Zinăh : پلکان.
مانند: اصلان درون دالان فرو رفت و به زینه ها پیچید.
کلیدر
محمود دولت آبادی
زینه/ zin - e : ( ا )
۱ - ( فیزیک ) میزان تغییر کمیتی مانند دما یا فشار در واحد طول.
۲ - ( قد. ) پله
فرهنگ بزرگ سخن
حسن انوری
انتشارات سخن
زینه/ Zinăh : پلکان
مانند: مارال از زینه بالا رفت، . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
زِینَ/ Zinăh : پله
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف:محمد جعفر یاحقی
زینه در گویش دری: ۱ـ پله۲ـ نردبان
از زینه ها بلا رفتن/ از پله ها بالا رفتن
زینه به زینه/ پله به پله ( مجازاً ) گام به گام، قدم به قدم، مرحله به مرحله؛ آهسته آهسته؛ به تدریج
زینه های چوبی/نردبان چوبی
...
[مشاهده متن کامل]

به انگلیسی:
زینه های چوبی، نردبان چوبی wooden ladder
راه پله ها stairways
به سویدی ( سوئدی ) :
زینه فلزی، نردبان فلزی metallstege
راه زینه ها/راه پله trappor

در زبان لری بختیاری به معنی
زن
Zeneh

بپرس