زینت گر. [ ن َ گ َ ] ( ص مرکب ) زینت دهنده. که زینت دهد. که آراید : تا فرش عدل او شده زینت گر زمین برچیده است ظلم بساط ستمگری.طالب آملی ( از آنندراج ).رجوع به زینت و دیگر ترکیبهای آن شود.