زیمور

لغت نامه دهخدا

زیمور. ( اِ ) بمعنی افشای سِر باشد و آن مرکب از خرق و خیانت یعنی حرفی را به کسی بسپارند که بجایی نگوید و او فاش کند و به همه کس و به همه جا بگوید. ( برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). افشای سِر و فاش کردن راز. ( ناظم الاطباء ). این لغت را در فرهنگ ندیدم. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ظاهراً از برساخته های فرقه آذر کیوان است. ( از حاشیه برهان چ معین ).

پیشنهاد کاربران

بپرس