زیما
فرهنگ اسم ها
معنی: زمین
برچسب ها: اسم، اسم با ز، اسم دختر، اسم اوستایی
دانشنامه عمومی
زیما (شهر). شهر زیما ( به روسی: Зима ) در کشور روسیه و در اوبلاست ایرکوتسک واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: زیما (شهر)
پیشنهاد کاربران
زیما ( zima ) : در زبان روسی به معنی زمستان
زیما به معنی زمستان در میان زرتشت ها بوده است .
و به معنی زمین هم شناخته می شود ولی معنا اصلی و حقیقی آن" زمستان"است .
زیما نیز اسم پسر با ریشه ایرانی اصیل است .
و به معنی زمین هم شناخته می شود ولی معنا اصلی و حقیقی آن" زمستان"است .
زیما نیز اسم پسر با ریشه ایرانی اصیل است .
اسم دختر به معنی بوجود آمده از ما
زیماخ، زیباخ - اسم دخترانه - واژه مرکّب اوستایی
در زمان باستان:
موبدان زرتشتی ای که می خواستند به جایگاه "موبد موبدان" برسند؛ سه پاس ( سِپاس ) را در خود پرورش می دادند و آن ها را به درجه ی برتر و والا می رساندند!
( ( سِپاس: پِندار نیک ( هُومَت ) ، گفتار نیک ( هُوخت ) ، کردار نیک ( هُورِشت ) ) )
پس از این که گام های دشواری را برای رسیدن به سپاس بر می داشتند و فرگردهایی ( در اینجا به معنی: مراحلی ) را می گذراندند، فَروَهَر ( روح ) آن ها بَرِشنوم ( بَرِسنوم، پاک ) می شد و می توانستند پس از آن زندگی زیبای خداوند را با تمام وجود لمس کنند و بچشند و تا پایان عمر، به آسودگی سپری کنند!
به گوش باشید: " زِمی " >>> کوتاه شده ی ( مخفف ) : زمین!
به هوش باشید: " زیب " >>> بن فعل زیبنده!
به چشم باشید: " زِمو" >>> در اوستا به معنی زمستان!
زی: بن فعل زیستن!
زندگی، هستی، عمر، جان، روان، روح، فَروَهر!
ما ( ماخ، باخ ) : نهاد، سرشت، وجود، گوهره - ساختن، بازسازی، درست کردن -
نگاه زیبا و قشنگ، نگرش خوش و نیکو، رویکرد شایسته و پسندیده
معنی: زیبا زندگی کردن که در سرشت و روح آدمی نهفته شده است، نهادینه شدن زندگی خوب، پی بردن به گنجایش عمر زندگی -
گوهره جان را پرورش دادن، بازسازی زندگی و روانی آدمی، ساختن و پروراندنِ فروهر و روح انسان، پاکسازی و بَرِشنوم کردن روح و روان -
نگاهی خوب و نیکو به زندگی داشتن، با خوشبینی ( دید مثبت ) نگریستن به زندگی، رویکرد شایسته به فروهر ( روح ) خود داشتن
در زمان باستان:
موبدان زرتشتی ای که می خواستند به جایگاه "موبد موبدان" برسند؛ سه پاس ( سِپاس ) را در خود پرورش می دادند و آن ها را به درجه ی برتر و والا می رساندند!
( ( سِپاس: پِندار نیک ( هُومَت ) ، گفتار نیک ( هُوخت ) ، کردار نیک ( هُورِشت ) ) )
پس از این که گام های دشواری را برای رسیدن به سپاس بر می داشتند و فرگردهایی ( در اینجا به معنی: مراحلی ) را می گذراندند، فَروَهَر ( روح ) آن ها بَرِشنوم ( بَرِسنوم، پاک ) می شد و می توانستند پس از آن زندگی زیبای خداوند را با تمام وجود لمس کنند و بچشند و تا پایان عمر، به آسودگی سپری کنند!
به گوش باشید: " زِمی " >>> کوتاه شده ی ( مخفف ) : زمین!
به هوش باشید: " زیب " >>> بن فعل زیبنده!
به چشم باشید: " زِمو" >>> در اوستا به معنی زمستان!
زی: بن فعل زیستن!
زندگی، هستی، عمر، جان، روان، روح، فَروَهر!
ما ( ماخ، باخ ) : نهاد، سرشت، وجود، گوهره - ساختن، بازسازی، درست کردن -
نگاه زیبا و قشنگ، نگرش خوش و نیکو، رویکرد شایسته و پسندیده
معنی: زیبا زندگی کردن که در سرشت و روح آدمی نهفته شده است، نهادینه شدن زندگی خوب، پی بردن به گنجایش عمر زندگی -
گوهره جان را پرورش دادن، بازسازی زندگی و روانی آدمی، ساختن و پروراندنِ فروهر و روح انسان، پاکسازی و بَرِشنوم کردن روح و روان -
نگاهی خوب و نیکو به زندگی داشتن، با خوشبینی ( دید مثبت ) نگریستن به زندگی، رویکرد شایسته به فروهر ( روح ) خود داشتن
زیما. زمستان ( در زبان اوستائی ) . قسمت «زم» از این واژه هنوز در واژه هائی چون «زمستان» و «زمهریر» بچشم می خورد. ( بر اساس نوشته ای بقلم حامد کسائی )
زیما لغت اوستایی به معنی زمین می باشد. زیست در زیما یعنی زندگی و حیات جاودانه و حفاظت از زمینی که در آن زیست می کنیم.