زیزم

لغت نامه دهخدا

زیزم. [ زی زَ / زَ زَ ] ( ع اِ )( از «زی م » ) حکایت آواز پریان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده بعد شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس