زیرگوشی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
زیرگوشی ؛ آهسته. بطور نجوی تنگ گوش گفتن موضوعی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
- || بالش خرد. نازبالش. بالشتو. بالشتک. مصدغه. مخده. بالش که بر متکا نهند زیر سر و زیر گوش. نهالین. ( از یادداشت ایضاً ) . بالشی چارگوش و سخت کوچک که در هنگام خواب زیر گوش و بناگوش می نهادند. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) .
... [مشاهده متن کامل]
- || چک. سیلی بر بناگوش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
- || بالش خرد. نازبالش. بالشتو. بالشتک. مصدغه. مخده. بالش که بر متکا نهند زیر سر و زیر گوش. نهالین. ( از یادداشت ایضاً ) . بالشی چارگوش و سخت کوچک که در هنگام خواب زیر گوش و بناگوش می نهادند. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) .
... [مشاهده متن کامل]
- || چک. سیلی بر بناگوش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
زیرگوشی ؛ آهسته. بطور نجوی تنگ گوش گفتن موضوعی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
- || بالش خرد. نازبالش. بالشتو. بالشتک. مصدغه. مخده. بالش که بر متکا نهند زیر سر و زیر گوش.
- || بالش خرد. نازبالش. بالشتو. بالشتک. مصدغه. مخده. بالش که بر متکا نهند زیر سر و زیر گوش.
در گوشی حرف زدن 🌹پچ پچ کردن
یواشکی حرف زدن