زیر پای کسی پوست خربزه گذاشتن:[مجازی] برای شکست دادن یا بی اعتبار کردن او توطئه کردن. [ رندان پوست خربزه زیر پای رئیس گذاشتند و باعث عزل او شدند. )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
- زیرپای کسی پوست خربزه گذاشتن ؛ او را فریفتن.