زیرش زدن
اصطلاحات و ضرب المثل ها
کار یا قول و یا حرف خود را انکار کردن.
مترادف ها
طفره رفتن از، مانع شدن، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن، مانع رشدونموشدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
زیرش زدن : [عامیانه، اصطلاح] نگا. زیر چیزی زدن.
// زیرش زدن ؛ حاشا کردن. انکار کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) . منکر کار یا تقصیر یا بدهی خود شدن و مانند آن. ( فرهنگ عامیانه ایضاً ) .
// زیرش زدن ؛ حاشا کردن. انکار کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) . منکر کار یا تقصیر یا بدهی خود شدن و مانند آن. ( فرهنگ عامیانه ایضاً ) .