زیردست کردن


معنی انگلیسی:
to subjugate

پیشنهاد کاربران

زیردست کردن ؛ مطیع و فرمانبر کردن :
زر آن زور و زهره کی آرد بدست
که دارای دین را کند زیردست.
نظامی.

بپرس