زیرخرد

لغت نامه دهخدا

زیرخرد. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) نام لحنی بود از موسیقی. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ). زیربزرگان. زیرخورد. ( آنندراج ). زیربزرگان. نام لحنی است از موسیقی. ( جهانگیری ) :
... کآن زیرخرد و زیربزرگانم آرزوست.
مولوی ( از جهانگیری ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) لحنی است از موسیقی قدیم .

فرهنگ معین

(خُ ) (اِمر. ) لحنی است از موسیقی قدیم .

فرهنگ عمید

از الحان قدیمی موسیقی ایرانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس