اصطلاحات و ضرب المثل ها
بر ضد کسی دسیسه چیدن؛ مقام / موقعیت کسی را با دسیسه چینی از بین بردن
مثال:
همان هایی که پیش خودش تملقش را می گفتند، زیرآبش را زدند تا از کار برکنار شد.
توضیح:
پیش از پیدایش لوله کشی آب، مجرایی به نام زیرآب برای خروج آب از حوض، آب انبار و مانند آن می ساختند که به چاهی راه داشت. برای خالی کردن آبِ مانده ی حوض یا آب انبار، این زیرآب را باز می کردند تا بعد از خروج آبِ مانده، آب تازه به آن سرازیر کنند. در آن دوران، وقتی با کسی دشمنی داشتند، زیرآب منبع آب خانه اش را باز می کردند تا همه ی آب تمیزی را که در آن دارد از دست بدهد. صاحب خانه به طبع خیلی ناراحت می شد و می گفت: زیرآبم را زده اند.
پیشنهاد کاربران
زیر آب کسی را زدن: [عامیانه، کنایه ] با اسباب چینی و توطئه سبب خلع مقام کسی شدن.