زیر کردن سیاهی ؛ حالتی است که سیاهی آدمی را در خواب گیرد بطریقی که نفسش تنگی کند و آن سیاهی را به تازی عبدالجنه و کابوس و در فارسی فرنجک و سکاچه خوانند. ( آنندراج ) :
سیه شد آنچنان دشت از سپاهی
که گویی زیر کرد او را سیاهی.
ملابیانی ( از آنندراج ) .
سیه شد آنچنان دشت از سپاهی
که گویی زیر کرد او را سیاهی.
ملابیانی ( از آنندراج ) .