زیر کردن: با وسیله نقلیه از روی کسی یا چیزی گذشتن یا به او آسیب رساندن ( گربه ای بیچاره را با دوچرخه زیر کرد ) . به همین قیاس زیر گرفتن
// زیر کردن ؛ پست کردن. خوار کردن :
چو پوشیده میدارم اخلاق دون
... [مشاهده متن کامل]
کند هستیم زیر و عجبم زبون.
سعدی ( بوستان ) .
- || زیر گرفتن. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) . رجوع به همین ترکیب شود.
// زیر کردن ؛ پست کردن. خوار کردن :
چو پوشیده میدارم اخلاق دون
... [مشاهده متن کامل]
کند هستیم زیر و عجبم زبون.
سعدی ( بوستان ) .
- || زیر گرفتن. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) . رجوع به همین ترکیب شود.
زیر کردن: [عامیانه، اصطلاح] کسی را زیر وسیله ی نقلیه گذاشتن که موجب آسیب یا مرگ او شود.