زیر پیراهنی
/zirpirAhani/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
گمراهی، باریکه، اشتباه، روکش، سهو، خطا، اولاد، ستون، نسل، لغزش، قلمه، زیر پیراهنی، خطابه خواندن، نهال، تکه کاغذ، لیزی
زیر پوش، زیر پیراهنی، لباس زیر
زیر پوش، زیر پیراهنی، لباس زیر
ژوپن، زیر پیراهنی، ژوپن یا زیر پوش زنانه
زیر پیراهنی، عرق گیر
زیر پیراهنی، تی شرت، زیرپیراهنی مردانه، پیراهن بی یقه
فارسی به عربی
فانیلة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید