زیر هشت نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی سیروس مقدم است که در مرداد ۱۳۸۹ از شبکهٔ یک سیما پخش شد.
مرد ۴۰ ساله ای به اسم عطا ( امیر جعفری ) که حاشیه نشین شهر تهران است، راننده و پادوی حاجی «کارخانه» است. عاشق منیژه ( پانته آ بهرام ) دختر حاجی می شود و به خاطر او و با نقشه او از جواهر فروشی سرقت می کند. و به زندان می رود. اما منیژه که فقط به خاطر انتقام گرفتن از پدرش که بعد از مرگ مادرش یک زن دیگه به اسم مهری ( پوراندخت مهیمن ) گرفته بود با عطا همکاری می کرد. چون پدرش بعد از سرقت سکته کرده بود، پشیمان شد و با مردی به اسم عادل ( آرش مجیدی ) ازدواج کرد و از محله شان رفت. عطا که در زندان با مردی به نام عیوضی ( آتیلا پسیانی ) ، راننده کامیون، آشنا شده و نجاری یادگرفته توسط او متوجه ازدواج منیژه می شود و انگشتانش زیر دستگاه از بین می رود و از زندان بیرون می آید تا از منیژه انتقام بگیرد. منیژه برادر ناتنی به اسم منصور ( کامران تفتی ) دارد که کاشف راز بزرگ سرقت از جواهر فروشی و برلیان های ۶۰۰ میلیونی است. وقتی عطا مزاحم خواهرش می شود، او بچه های خواهر عطا، ملیحه ( شیوا ابراهیمی ) ، را می دزدد تا عطا را سر بدواند…
... [مشاهده متن کامل]
عطا خان عمو ( امیر جعفری ) : مردی ۴۰ ساله با سری پرشور که می خواهد زود رشد کند. از بچه های حاشیه نشین تهران است. راننده و پادوی جواهر فروش حاجی «کارخانه» است. عاشق منیژه دختر صاحبکارش می شود و با نقشه منیژه، جواهرفروشی را سرقت می کند ولی دستگیر می شود و برایش دوسال زندان می برند. در زندان با عیوضی آشنا می شود، نجاری یادمی گیرد و وقتی می فهمد منیژه ازدواج کرده انگشتانش زیر دستگاه از بین می رود. از زندان بیرون می آید تا انتقام بگیرد.
منیژه ( پانته آ بهرام ) : دختر یکی یکدانه حاجی کارخانه، مادرش در هفت سالگی مرده و زیر دست نامادری ( مهری ) بزرگ شده. سر همین ماجرا با پدرش بد افتاده و با او لج می کند. چون پدرش مخالف ازدواج او با عطاست. او اصرار به این ازدواج دارد. نقشه دزدی را می کشد. وقتی سرقت لو می رود و عطا دستگیر می شود او با عادل ازدواج می کند و از محله شان می رود.
منصور ( کامران تفتی ) : پسر نامادری منیژه که دو سال بزرگ تر از اوست و عاشق خانواده اش است. او در جریان سرقت از جواهرفروشی است و راز بزرگ این سرقت از طریق او کشف می شود. او می خواهد مدام بین منیژه و عطا باشد تا کسی ماجرای برلیان ها را پیگیری نکند.
مرد ۴۰ ساله ای به اسم عطا ( امیر جعفری ) که حاشیه نشین شهر تهران است، راننده و پادوی حاجی «کارخانه» است. عاشق منیژه ( پانته آ بهرام ) دختر حاجی می شود و به خاطر او و با نقشه او از جواهر فروشی سرقت می کند. و به زندان می رود. اما منیژه که فقط به خاطر انتقام گرفتن از پدرش که بعد از مرگ مادرش یک زن دیگه به اسم مهری ( پوراندخت مهیمن ) گرفته بود با عطا همکاری می کرد. چون پدرش بعد از سرقت سکته کرده بود، پشیمان شد و با مردی به اسم عادل ( آرش مجیدی ) ازدواج کرد و از محله شان رفت. عطا که در زندان با مردی به نام عیوضی ( آتیلا پسیانی ) ، راننده کامیون، آشنا شده و نجاری یادگرفته توسط او متوجه ازدواج منیژه می شود و انگشتانش زیر دستگاه از بین می رود و از زندان بیرون می آید تا از منیژه انتقام بگیرد. منیژه برادر ناتنی به اسم منصور ( کامران تفتی ) دارد که کاشف راز بزرگ سرقت از جواهر فروشی و برلیان های ۶۰۰ میلیونی است. وقتی عطا مزاحم خواهرش می شود، او بچه های خواهر عطا، ملیحه ( شیوا ابراهیمی ) ، را می دزدد تا عطا را سر بدواند…
... [مشاهده متن کامل]
عطا خان عمو ( امیر جعفری ) : مردی ۴۰ ساله با سری پرشور که می خواهد زود رشد کند. از بچه های حاشیه نشین تهران است. راننده و پادوی جواهر فروش حاجی «کارخانه» است. عاشق منیژه دختر صاحبکارش می شود و با نقشه منیژه، جواهرفروشی را سرقت می کند ولی دستگیر می شود و برایش دوسال زندان می برند. در زندان با عیوضی آشنا می شود، نجاری یادمی گیرد و وقتی می فهمد منیژه ازدواج کرده انگشتانش زیر دستگاه از بین می رود. از زندان بیرون می آید تا انتقام بگیرد.
منیژه ( پانته آ بهرام ) : دختر یکی یکدانه حاجی کارخانه، مادرش در هفت سالگی مرده و زیر دست نامادری ( مهری ) بزرگ شده. سر همین ماجرا با پدرش بد افتاده و با او لج می کند. چون پدرش مخالف ازدواج او با عطاست. او اصرار به این ازدواج دارد. نقشه دزدی را می کشد. وقتی سرقت لو می رود و عطا دستگیر می شود او با عادل ازدواج می کند و از محله شان می رود.
منصور ( کامران تفتی ) : پسر نامادری منیژه که دو سال بزرگ تر از اوست و عاشق خانواده اش است. او در جریان سرقت از جواهرفروشی است و راز بزرگ این سرقت از طریق او کشف می شود. او می خواهد مدام بین منیژه و عطا باشد تا کسی ماجرای برلیان ها را پیگیری نکند.
زیر هشت:
محلِ استقرار نگهبانان، افسر نگهبانان و دفاتر بند. محلی که زندانی را برای بازجویی درموردِ مسائلِ سلول و تنبیه داخلی می بردند. این اصطلاح از زمانِ شاه در زندانِ قصر رایج شد. زیرا محلِ استقرارِ نگهبانان در تقاطعِ هشت راهروی زندان بود و زندانی هنگام ورود و خروج به بند باید از این فضای هشت ضلعی که هر ضلعش درب یکی از بندها بود عبور داده می شد.
... [مشاهده متن کامل]
اقتباس از سایت: navideshahed. com
محلِ استقرار نگهبانان، افسر نگهبانان و دفاتر بند. محلی که زندانی را برای بازجویی درموردِ مسائلِ سلول و تنبیه داخلی می بردند. این اصطلاح از زمانِ شاه در زندانِ قصر رایج شد. زیرا محلِ استقرارِ نگهبانان در تقاطعِ هشت راهروی زندان بود و زندانی هنگام ورود و خروج به بند باید از این فضای هشت ضلعی که هر ضلعش درب یکی از بندها بود عبور داده می شد.
... [مشاهده متن کامل]
اقتباس از سایت: navideshahed. com