زیر نگین داشتن ؛ زیر نگین کردن. زیر نگین گرفتن. کنایه از مسخر و محکوم کردن. ( آنندراج ) .
- || در تصرف و اختیار داشتن :
عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما
خونبهای خویش در زیر نگین داریم ما.
... [مشاهده متن کامل]
اسیر ( از آنندراج ) .
جنون زیر نگین خویش دارد
نهان لوح طلسم خیر و شر را.
اسیر ( از آنندراج ) .
- || در تصرف و اختیار داشتن :
عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما
خونبهای خویش در زیر نگین داریم ما.
... [مشاهده متن کامل]
اسیر ( از آنندراج ) .
جنون زیر نگین خویش دارد
نهان لوح طلسم خیر و شر را.
اسیر ( از آنندراج ) .