زیر سبیل گذاشتن

پیشنهاد کاربران

زیر سبیل گذاشتن : [عامیانه، کنایه ] تحمل کردن، به روی خود نیاوردن.
زیر سبیل گذاشتن ؛تحمل کردن. به روی خود نیاوردن. گویند: هرچه به فلان کس متلک گفتم زیر سبیل گذاشت. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ) .