زیر زبانی
فرهنگ عمید
۲. [عامیانه، مجاز] سخن آهسته و زیر لب.
مترادف ها
زیر زبانی، واقع در زیر زبان
پیشنهاد کاربران
زیر زبانی: [عامیانه، اصطلاح] یواش و آهسته، سخنی که از روی بی میلی گفته می شود.
زیرزبانی ( Sublingual ) [اصطلاح اعتیاد]موادمخدری که از طریق غشاهای زیر زبان وارد خون می شوند.