زیر رکاب گرفتن کسی را ؛ مسلط شدن بر او. مطیع و منقاد و آلت دست کردن کسی را :به پی اسب جبرئیل بروتا نگیردت دیو زیر رکاب. ناصرخسرو. رجوع به ترکیب بعد شود.+ عکس و لینک