زیردامنی
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
زیردامنی ؛ شرم مرد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
ای بس کسا که از پی این زیردامنی
نیفه فروکشیده و برچیده دامنند.
سوزنی ( یادداشت ایضاً ) .
ای بس کسا که از پی این زیردامنی
نیفه فروکشیده و برچیده دامنند.
سوزنی ( یادداشت ایضاً ) .