زیر بالا

لغت نامه دهخدا

زیربالا. ( ص مرکب ) کنایه از دو چیز است اول معروف است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). در شاهد زیر بمعنی درهم و آشفته و منقلب آمده است : مفسدان ملک ابومنصور را بر آن داشتند که این صاحب را و پسرش را ناگاه بکشت ، از سر جهالت و کودکی ، کار آن مملکت زیربالا شد و بی مدبر ماند. ( فارسنامه ٔابن البلخی چ گای لیسترانج ص 172 ). || دوم کنایه از خطا و تجاوز بود. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از دو چیز است اول معروف است در شاهد زیر بمعنی درهم و آشفته و منقلب آمده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس