زیخ
لغت نامه دهخدا
زیخ. ( اِ ) رجوع به زیج ذیل معنی پنجم شود.
زیخ. ( اِ ) طپش و خفقان قلبی که از شعف یا از هول و ترس عارض شود. ( ناظم الاطباء ) ( از لسان العجم شعوری ج 2 ص 42 ب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید