زیبگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) از عالم ستمگر. ( آنندراج ). زیبنده و آرایش کننده. ( ناظم الاطباء ) : مشاطه ولایتش ار زیبگر شودز اعجاز عیسوی کند آرایش صنم.عرفی ( از آنندراج ).