زیبار

لغت نامه دهخدا

زیبار. ( ع اِ ) ثفل روغن زیتون ، پس از آنکه آنرا در ظرف مسی آنقدر بجوشانند تا غلیظ شود و سپس بفشارند. مسکن درد مفاصل و نقرس و استسقا است... ( از تذکره داود ضریر انطاکی ص 189 ). به این معنی در تحفه زیناد آمده است. رجوع به زیناد شود.

زیبار. ( اِخ ) قضایی است در عراق عرب ، لواء اربل که 15990 تن سکنه دارد و آن شامل دو ناحیه است : بارزان و مزوری بالا. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

قضایی است در عراق عرب لوائ اربل ۱۵۹۹٠ تن سکنه و آن شامل دو ناحیه است : بارزان و مزوری بالا .
قضایی است در عراق عرب لوائ اربل که ۱۵۹۹٠ تن سکنه دارد و آن شامل دو ناحیه است : بارزان و مزوری بالا .

پیشنهاد کاربران

بپرس