زیان کشیدن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) خسارت کشیدن و قبول خسارت کردن. ( ناظم الاطباء ). خسارت دیدن. آسیب دیدن. گزند یافتن. زیان دیدن : خاقانی ار زبان ز سخن بست حق اوست چند از زبان نیافته سودی ، زیان کشد.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 763 ).دیوان میغرنگ سنان کش چو آفتاب کز نوک نیزه شان سر کیوان زیان کشید.خاقانی.