زیان رسیدن

لغت نامه دهخدا

زیان رسیدن. [ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) آسیب و گزند رسیدن بر کسی یا چیزی :
شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک
کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان.
خاقانی.
نشره من مدح امام است و بس
تا نرسد ز اهرمنانم زیان.
خاقانی.
انباشت شاه معده آب روان به خاک
تا کم رسد به مرکز خاکی زیان آب.
خاقانی.
|| خسارت و ضرر رسیدن :
آنکه زیان می رسد از وی به خلق
فهم ندارد که زیان می کند.
خاقانی.
رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

آسیب و گزند رسیدن بر کسی یا چیزی

پیشنهاد کاربران

بپرس