زیافت

لغت نامه دهخدا

زیافت. [ ف َ] ( از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن. ( غیاث ). ناسرگی زر و سیم. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده بعد شود.

زیافة. [ ف َ ] ( از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن. ( آنندراج ). رجوع به ماده قبل و زیوف شود.

فرهنگ فارسی

ناسرگی و ناسره شدن

پیشنهاد کاربران

ناسره بودن
معیوب بودن
ناخالصی داشتن
تقلبی بودن
چشم آدم بر بلیسی کو شقی ست
از حقارت وز زیافت بنگریست
✏ �مولوی�

بپرس