زیادت گشتن. [ دَ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) افزون شدن. زیادت گردیدن. بسیار شدن : چون دمنه... از سخن فارغ شد اعجاب شیر بدو زیادت گشت. ( کلیله و دمنه ). هرچند که در ثمرات عفت تأمل بیشتر کردم رغبت من در اکتساب آن زیادت گشت. ( کلیله و دمنه ). ملک را بر حال ضعیف و طبع لطیف او رقت زیادت گشت. ( گلستان ). رجوع به زیادت و دیگر ترکیبهای این کلمه شود.