زکت

لغت نامه دهخدا

زکت. [ زَ ] ( ع مص ) پر کردن یا پر کردن مشک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( ازاقرب الموارد ). || زیبا شدن. || زیرک شدن . ( آنندراج ).

زکة. [ زِک ْ ک َ ] ( ع اِ )سلاح. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).

زکة. [ زُک ْ ک َ ] ( ع اِ ) خشم و اندوه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس