زپرتی

/zeperti/

برابر پارسی: بدردنخور، الکی

معنی انگلیسی:
flimsy, gimcrack, jerry-built, old, unsubstantial, phoney, phone(e)y

لغت نامه دهخدا

زپرتی. [ زِ پ ِ ] ( ص ) ( در تداول عامه ) فرسوده. کم استقامت.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بی زور ناتوان . ۲ - بی دوام .
فرسوده کم استقامت

فرهنگ معین

(زِ پِ ) (ص . ) (عا. ) سست ، ناتوان ، بی دوام .

پیشنهاد کاربران

1 -
زِ پرتی: واژه روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق های روسی در ایران است. در آن دوران هر گاه سربازی به زندان می افتاد دیگران می گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
زپرتی
فرهنگ فارسی معین
( زِ پِ ) ( ص . ) ( عا. ) سست ، ناتوان ، بی دوام .

زپرتی: [عامیانه، اصطلاح] چیز یا شخص ناتوان، زوار در رفته، بی زور.
تلفظ صحیح این کلمه در روسی، zaperti هست و در سایت اشتباه وارد شده است. به جای e، باید حرف a قرار گیرد.
زِپِرتی واژه ایست که در گویش یزد بسیار مرسوم است
زپرتی واژه ای است که یزدی ها فراوان بکار میبرند. این واژه روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق های روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می افتاد دیگران می گفتند یارو زپرتی شد. این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش به هم ریخته است
...
[مشاهده متن کامل]

زِپِرتی ( گونه فارسی: فِزِرتی )
واژه ای روسی، که مورد استفاده در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) است -
بی زور، ناتوان، نُنُر، سُوسُول، ژیگول، فُکُلی، تی تیش! - چُلمَن، چُلُفتی، شاسگول! -
...
[مشاهده متن کامل]

قزمیت، درب و داغون، خراب، مُفَنگی، زیقی، ، پیزوری، فَکَسَنی ( فَکَستَنی ) !، دَرِپیت! - مسخره، مزخرف، خز!، زاقارت!

بپرس