زپر. [ زَ پ َ ] ( اِ ) اصل کلمه زَفَر در پهلوی. دهان. پوز. بتفوز. ( یادداشت مؤلف ).زپر. [ زَ پ َ ] ( اِ ) سپر. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).